به گزارش سلام لردگان، کيهان در يادداشت روز خود نوشت:
1- همه ساله يادداشت پاياني سال را به همراهي کيهان و خوانندگان در قبال با اهميتترين رخدادهاي سالي که گذشت اختصاص ميداديم و امروز که آخرين شماره روزنامه در سال رو به پايان را پيش روي داريد، از منظري ديگر به برخي از رويدادهاي مهم سال 1392 ميپردازيم. از تحليل و تفسير دوباره رخدادهاي مورد اشاره صرفنظر ميکنيم چرا که پيش از اين درباره اين رويدادها، گفتنيهاي فراواني داشتهايم. امروز اما، بر سر آنيم که شماري از رخدادهاي سال 1392 را از نگاهي ديگر به ارزيابي نشسته و دستاوردهاي آن را که در نگاه اول قابل ديدن نبوده و يا انتظار ديگري از آن بوده است، برشماريم.
2- انتخابات رياستجمهوري در خردادماه سال 92 با حضور 72/7 درصدي مردم را ميتوان اولين رخداد مهم سال تلقي کرد. حضور 72/7 درصدي با توجه به تبليغات گسترده و پرحجم دشمنان بيروني که از دو سال قبل آغاز شده و در ماههاي منتهي به خرداد 92 شدت و شتاب بيشتري گرفته بود، يک حماسه بزرگ سياسي بود. اما، انتظار آن بود که در سال «حماسه سياسي و حماسه اقتصادي» پاره ديگر انتظار سال نيز تحقق پيدا کند که نکرد.
بار اصلي در برنامهريزي، سياستگذاري و نهايتا اجراي يک طرح جهشي در اقتصاد کشور که شايسته حماسه اقتصادي باشد بر دوش دولت بوده و هست. اما، بسياري از دولتمردان محترم، با صراحت اعلام ميکردند که گشايش اقتصادي را در سياست خارجي جستجو ميکنند و با خوشبيني افراطي بر اين باور بودند که بدون تعامل با آمريکا، نميتوان از دشواريهاي اقتصادي پيشروي عبور کرد!
با وجود ديدگاه ياد شده در ميان دولتمرداني که سياستگذاريهاي اقتصادي را در اختيار داشتند، خلق حماسه اقتصادي ناممکن بود و براي تحقق آن بايستي اين ديدگاه انحرافي و آسيبرسان در عمل ناکارآمدي خود را نشان ميداد. روند مذاکرات هستهاي و برخوردهاي باجخواهانه و کينهتوزانه آمريکا و متحدانش کمترين ترديدي باقي نگذاشت که دولتمردان محترم در توهم بودهاند و در پي «آب» به سوي «سراب» رفتهاند. اثبات ناکارآمدي ديدگاه مورد اشاره دستاورد بزرگي بود که زمينههاي لازم براي بازگشت به درون و بهرهگيري از ظرفيتهاي اقتصادي بر زمين مانده را در بستر و چارچوب دقيقا تعريف شده «اقتصاد مقاومتي» فراهم آورد. برخورد خصمانه آمريکا، هر چند که ناخوشايند بود ولي اگر صورت نميپذيرفت، هنوز هم برخي از مسئولان محترم از «شتر مجنون» انتظار داشتند که آنان را به کوي «ليلي» برساند!
3- مذاکرات هستهاي ايران و کشورهاي 5+1 يکي ديگر از رخدادهاي مهم سال 92 بود. قبل از شروع اين مذاکرات دو ديدگاه متفاوت - و بلکه متضاد- درعرصه سياسي کشور وجود داشت.
ديدگاهي که آمريکا را قابل اعتماد ميدانست و با چشم بستن بر جنايات بيوقفه آمريکا و متحدانش عليه ايران اسلامي، بر اين باور بود که چالش هستهاي بيش از 10 ساله ريشه در بياعتمادي آمريکا به فعاليت هستهاي کشورمان دارد و با بيانصافي غيرقابل توجيه، ريشه کينهتوزيهاي دشمن نسبت به ايران اسلامي را در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران - بخوانيد ايستادگي سي و چند ساله در برابر زورگوييها و باجخواهيهاي آمريکا - آدرس ميدادند! آنها با ژست سياستمداران واقعبين! بياعتمادي نسبت به آمريکا و متحدانش را «تابو» يعني «تصور موهوم»! معرفي ميکردند و بعد از سفر نيويورک، فاتحانه در رسانههاي تحت اختيار خود تيتر زدند که «تابو شکست»! ولي در جريان توافق ژنو به گواهي متن توافقنامه، امتيازهاي نقد داده و حتي وعده نسيه هم نگرفته بودند. اما، باز هم بر ديدگاه قبلي خود اصرار ميورزيدند که اين توهم خيلي زودتر از آنچه انتظار ميرفت، فرو ريخت و بار ديگر - و براي چندمينبار - ديدگاه ديگر يعني ديدگاه سي و چند ساله مردم و نظام به اثبات رسيد که «آمريکا قابل اعتماد نيست» و حق با امام راحل ما(ره) و خلف حاضر او بوده و هست که «آمريکا شيطان بزرگ است» و «با شيطان نبايد دست داد» و...
اثبات اين واقعيت که «آمريکا قابل اعتماد نيست» را بايستي يکي از بزرگترين دستاورد مذاکرات هستهاي سال 92 دانست. اين دستاورد بزرگ، نقشه راه دشمن را که بدون درک و فهم دقيق از آن نميتوان حرکت موفقي داشت، روشنتر و دقيقتر از هميشه پيش روي مردم و مسئولان نظام گذاشت. نسلهاي چهارم و پنجم انقلاب که شايد تحت تأثير گزارشها و اطلاعرسانيهاي يکسويه و مغرضانه دشمن، چهره واقعي آمريکا را آنگونه که هست احساس نميکردند و برخي از طيفها در نسلهاي اول و دوم که کينهتوزيها و جنايات آمريکا را فراموش کرده بودند، در پي اين دستاورد به ماهيت واقعي و جنايتکارانه شيطان بزرگ پي بردند و به اين نتيجه قطعي رسيدند که پيروزي، ميوه مقاومت و صلابت است و نه کوتاه آمدن در مقابل باجخواهيهاي حريف.
4- هشدارهاي خيرخواهانه دلسوزان اسلام و انقلاب به رئيسجمهور محترم درباره هويت وطنفروشانه عوامل و سران فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 و ضرورت پرهيز ايشان از نزديکي با آنان، راه به جايي نبرد و رئيسجمهور محترم برخي از افراد آلوده به فتنه 88 را -دستکم- در حاشيههاي با اهميتتر از متن دولت خويش به کار گرفت. اين طيف که بارها نشان داده بودند نه فقط کمترين ارادتي به نظام ندارند، بلکه حال و هواي فتنه آمريکايي- اسرائيلي و شکستخورده 88 را نيز در سر ميپرورانند، بلافاصله بعد از به کارگيري در دولت يازدهم، اقدامات خصمانه خود عليه اسلام و انقلاب و نظام را با بهرهگيري از کانونهاي قدرت و ثروتي که سخاوتمندانه در اختيار گرفته بودند، آغاز کردند. اقدامات خصمانه اين طيف، مخصوصا در عرصه فرهنگ نظير تقديرهاي پي در پي از اهانتکنندگان تابلودار به اسلام و امام و ساير مقدسات، به کارگيري محکومان فتنه در برخي از پستهاي حساس فرهنگي و هنري ... اگرچه تلخ و ناگوار بود و عواطف ديني و ملي مردم را جريحهدار کرد و اقدامات پلشت طيف ياد شده در برخي از مراکز ديگر، هر چند که آسيبهايي در عرصههاي اقتصادي و اجتماعي را به دنبال داشت ولي در کنار آن ميتوان دستاورد گرانبهايي را مشاهده کرد که اگر به دست نميآمد، ميتوانست در مسير آينده انقلاب و نظام، خسارتهاي جدي به بار آورد. و آن دستاورد اين که؛
بار ديگر و براي چندمينبار نشان داده شد اصحاب فتنه و طيفهاي همسو با آنان، کمترين شايستگي و صلاحيتي براي تصدي هيچيک از امور کشور را ندارند و در هر نقطه و کانوني که به کار گرفته شوند، خسارتآفرين هستند، آيا اين دستاورد بزرگ را ميتوان دستکم گرفت؟!
5- حمله نظامي به سوريه از طريق اعزام تروريستهاي مسلح به اين کشور که عربستان، ترکيه و قطر، انجام آن را به نيابت از آمريکا و اسرائيل و اتحاديه اروپا برعهده داشتند، اگرچه اقدامي وحشيانه بود و ميرفت تا دولت سوريه را بهعنوان يکي از حلقههاي اصلي و اثرگذار محور مقاومت در منطقه به نابودي بکشاند ولي امروزه در آخرين روزهاي سال 1392، شاهد شکست سخت و پشيمانکننده دشمنان تابلودار اسلام در اين محور هستيم. شکست سنگيني که دشمن نيز چارهاي جز اعتراف به آن ندارد. اين حمله نظامي، ارتش سوريه را به يک ارتش آبديده و تجربه آموخته در هر دو ميدان جنگهاي کلاسيک و داخلي تبديل کرد، سپاه پر شمار «دفاع الوطني» را شکل داد که بيش از 100 هزار نفر از جوانان مومن، پرشور و انقلابي را در خود جاي داده است و دشمن از آن با عنوان «نيروي بسيج سوريه» ياد ميکند و صدالبته راست ميگويد. بازگشت تروريستهاي اعزامي از آمريکا، اروپا، عربستان، قطر، ترکيه و اردن به کشورهاي خود بعد از ناکامي در جنگ نيابتي عليه دولت سوريه، امروزه به يکي از دغدغههاي اصلي اين کشورها تبديل شده است.
آمريکا بعد از احساس شکست سنگين جنگ نيابتي در سوريه از تصميم خود براي حمله نظامي مستقيم به اين کشور خبر داد و اوباما به روال هميشگي، رجزهاي آنچناني خواند ولي هنگامي که تهديدها را بياثر ديد، به نوشته تحليلگران آمريکايي براي فرار محترمانه از اين ماجراي خودساخته، به پوتين براي ميانجيگري متوسل شد و... شکست آمريکا و اسرائيل و متحدان اروپايي و عرب آنها در سوريه، دستاورد بزرگ ديگري است که در شناسنامه سال 1392 به نام نامي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران ثبت شده است.
6- وقتي کودتاگران نارنجي و تحت حمايت آمريکا و اروپا با زير پا گذاشتن توافقي که فقط يک روز از انعقاد آن ميگذشت، قدرت را در اوکراين به دست گرفتند، غربيها با افتخار از پيروزي بزرگ خود خبر دادند و مسئولان بلندپايه اروپايي به سوي «کيف» ريسه شدند. مقامات رژيم صهيونيستي با غرور اعلام کردند که دهها تن از صهيونيستها در برنامهريزي آشوبهاي اوکراين دخالت داشتهاند و... اما، چند ساعت بعد، آنچه آمريکا و متحدانش هرگز انتظار نداشتند به وقوع پيوست، مردم در شبهجزيره کريمه عليه نارنجيهاي تحت حمايت آمريکا دست به تظاهرات زده و خواستار الحاق اين شبه جزيره به روسيه شدند. پارلمان کريمه طرح همهپرسي براي الحاق را پيش کشيد و... ديروز اين الحاق صورت گرفت و در همان حال مردم در سه شهر ديگر اوکراين؛ خارکف، دونتسک و اودسا نيز با برپايي تظاهرات، درخواست خود براي الحاق به روسيه را فرياد زدند. ادامه ماجرا هر چه باشد، شکست سنگين و مفتضحانه ديگري است که در اواخر سال 1392 در کارنامه آمريکا و متحدانش ثبت شده است.
گفتني است بعد از کودتاي نارنجيهاي تحت حمايت آمريکا و اسرائيل، فيل برخي از اصحاب فتنه، ياد فتنه آمريکايي-اسرائيلي 88 کرده بود تا آنجا که يکي از روزنامههاي زنجيرهاي به افتخار! پيروزي کودتاگران نارنجي لوگوي خود را به رنگ نارنجي درآورد!... که احتمالا، حالا بايد «نارنجي کمرنگ»! را براي لوگوي خود انتخاب کند.
رسانههاي غربي در اين ماجرا به نکته مهمي اشاره کرده و نوشتهاند شوروي سابق در اوج اقتدار خود - زمان خروشچف - در مقابل تهديد آمريکا در خليج خوکها، ناچار به عقبنشيني شد و نتيجه گرفتهاند که ايستادگي مقتدرانه امروز روسيه با توجه به قدرت غيرقابل مقايسه آن با دوران شوروي سابق تنها و تنها مديون ايران است که طي 3 دهه گذشته، ابهت و هيمنه آمريکا را شکسته است و...
انتهاي پيام
منبع:شبکه اطلاع رساني دانا